پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات من و مامان جون

این روزها

1393/3/26 20:34
نویسنده : مامان جون
605 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ارام جان

نمی خواستم وبلاگت خاک بخوره اما کار ودر گیریهای زندگی دیگه اجازه حضور نمی داد

الان داری با گوشی بابا بازی می کنی حسابی واسه خودت خانم شدی

دقیقا از اذر ماه باز رفتی مهد کودک وهفته ای یکبار کلاس موسیقی میرفتی خیلی هم علاقه داشتی

مامانم بعد ظهرها مشغول کارای خودم میشدم

دوستای جدید و محیط جدید باعث شده که کمتر حوصله ات سر بره ومشغول باشی

البته الان دیگه کلاس نمبرمت چون احساس می کردم داره واست سخت میشه تو دنبال شیطنت بودی اما کلاس جای یاد گرفتن نت ها بود

انشالله یکم بزرگتر بشی میفرستمت از دوباره

الا هم که مهد تعطیل شده ومن دودل هستم کلاس نقاشی بفرستمت یا شطرنج یا شنا

دیگه خودت دسشویی میری والبته بیشتر عاشق اینی که دستاتو با مایع بشوری

گاهی واسم ظرف میشوری

همدم خوب من هستی مخصوصا شب ها موقع خواب اول باید دوتا شعر بخونی بعدش کلی حرف بزنی  اونم حرفای قلمبه که گاهی شاخ در میارم

کلا رقیب مامان شدی هر چیزی که من بخرم تو هم خواستارش میشی

عاشق اب بازی ونقاشی هستی

بعضی روزا با هم کیک درست می کنیم

مامانی دیگه حافظه ام یاریم نمی کنه اما چند تا عکس بزارم

عید 93

باغ گل

دوست دارم عشق من

 

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

بانو
20 مرداد 93 14:57
سلام چگونه کودکی مستقل تربیت کنیم؟ http://www.banoo.ir/post/939\ منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
بانو
3 شهریور 93 16:39
سلام برای کودک دلبندتان لالایی بخوانید. www.banoo.ir/post/974 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
مامان ارمیا و ایلمان
27 مهر 93 11:54
وای چه خانمی شدی واسه خودت. ماشالله. ببخش خاله دیر به دیر میام. دوست داریم. مرسی خاله جون شما هم ببخشین ما نت نداشتیم یه مدت نبودیم