پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

خاطرات من و مامان جون

تعطیلات ما با پرنیا خانومی که راه میرود

1390/7/2 23:48
نویسنده : مامان جون
830 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای  گلم

این چند روز تعطیلی به ما که خیلی خوش گذشت،مسافرت نرفتیم چون میترسیدیم به ترافیک بخوریم ولی کلی واسه خودمون گردش رفتیم

روز چهار شنبه سه تایی با هم رفتیم خرید،تا این مدت

 هیچ وقت پرنیا حاضر نبود خودش راه بره یعنی میترسید وگریه می کرد

ولی اون روز بابایی گذاشتش زمین وخانومی منم واسه خودش کلی گشت زد وحال کرد،تازه ول کن هم نبود. وقتی می خواستیم برگردیم غر میزد که منو زمین بزارین .و این اولین قدم گذاشتن دختر من تو بیرون از خونه بود،کلی ازش استقبال هم  شد

مادر به قربونت بشهقلبماچ الهی همیشه قدمهای محکم ودرست تو زندگیت برداری عزیز دلمماچقلب

و اگه زمین خودری بلند بشی ومحکم تر قدم برداری(تو زندگی)

 

جاتون خالی جمعه رفتیم چیتگر خیلی هوای خوبی بود بر خلاف بقیه وقتا، دختر م که می گقت فقط منو ول کنین من راه برم ولی راستش میترسیدم چون خیلی ماشین میرفت ولی بازم کلی واسه خودش قدم زدمژه

هوا ملس بود ونزدیکای غروب که حسابی سرد شده بود اما من پرنیا خانوموبا یه رکابی قرمز، شرت کرم

کفش صورتی ،مچ بند نارنجی(نگین چقدر شلخته هستم) برده بودم ،چون خانومی من یکی  یکی به لباساش گند میزد،خلاصه واسه خودش چهارشنبه بازاری شده بود،امروز هم که رفتیم اول فست فود که همه جا تعطیل بود خلاصه تو گشت وگزارهامون پرنیا خانوم هم واسه خودش قدم میزد وهمه واسش می خندیدن یا با ذوق نگاش می کردن بعدش رفتیم دربند که اونقدر شلوغ بود نرفته برگشتیم وبه جاش

رفتیم سولقون (خیلی عالی بود)

اونجا هم که پرنیا خانوم هرچی دم دستش بود یا پرت می کرد تو رودخونه یا می نداختش تو آلاچیق بغلی،خلاصه تعطیلی های ما هم اینجوری گذشت

یه کار بامزه پرنیا

وقتی من یا بابایی بوسش میکنیم میگیم هوم ، به به

حالا اونم وقتی بوسمون می کنه همین کلمه ها رو میگهبغل

وقتی بهش میگیم این کار بده خودشم با ما سرشو تکون میده

می خوام از همین جا اول مهر رو به همه کوچولوهایی که امسال برای بار اول مدرسه میرن تبریک بگم البته به ماماناشون وبه همه مامانای معلمی که تو این سایت عضو هستن

انشاالله که سال خوبی رو آغاز کنین وهمیشه براتون پر باشه از اتفاق های خوب وموفقیت

یادش بخیر

انشالله پرنیای گل منم بزرگ بشه وبره مدرسهچشمک

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان ارميا
3 مهر 90 9:33
خدا رو شكر حسابي بهتون خوش گذشته.پرنيا جون بوس بوس.
سودابه
7 مهر 90 13:16
خوشحالم از این که بهانه ای پیدا شده تا به یاد دخترای خوشگل و آینده سازهای آینده این دنیا روزی رو نامگذاری کرده و به اونا بیشتر فکر کنیم . یه دختر خوب و آگاه دخترای آگاه آینده رو تربیت میکنه و آینده ،آینده ای پر از امیدواری خواهد شد. روزت مبارک دختر گلم.
مامان محمد جون
12 مهر 90 12:00
سلام مامانی مهربون ایشالا همیشه به گردش باشین و روزگار بهتر از هر روز براتون
مامان سید ابوالفضل
24 مهر 90 2:22
سلااااام عزیزم انشالله همیشه به شادی
مامان ابوالفضل
30 مهر 90 17:33
سلام عزیزم قدمهای اول مستقل شدن مبارک همیشه به شادی و تفریح نانازی خانومیییییییییی