کارهای پرنیا
سلام گل قشنگ زندگیم
پرنیای خوشکلم
بازم ماه مبارک رمضان اومده با این فرق که امسال به جمع دونفره ما یه گل خوشکل اضافه شده
اگر چه پارسال هم تو بودی
اما با این فرق که ما دوتا تو خونه خودمون نبودیم
عزیز مامان، همیشه بهترین وقشنگ ترین خاطره ها واتفاقها تو این ماه برای مامانی پیش اومده
اولیش آشنایی با بابایی ودومیش تولد تو گل خوشکلم
اگر چه کمی دلتنگم ،به یاد پارسال خونه پدر جون که بودم
دختر نازم
جونم برات بگه 25 روز دیگه یک سالت تموم میشه
وتو چقدر زود بزگ شدی
حالا قشنگ چهار تا دندون خوشکل داری وتازه دوتای دیگه هم داری در میاری
شبها خوابت بهتر شده وکلا بیشتر می خوابی
خوب غذا می خوری
وعاشق خیار وهندوانه هستی
عزیز دلم
منو بابا هرروز یه چیز دید در وجودت میبینیم
وقتی واست اتل متل توتوله رو میخونم خودت با دستات روی پاهات میزنی وکلا با همه آهنگ ها نی نای نای میکنی
چند قدم راه میری،بای بای میکنی،نی نای نایت هم که هر روز داره کامل تر میشه ووقتی بابای از سر کار می یاد چنان ذوقی میکنی که حد نداره،وتند تند به زبون خودت با بابا حرف میزنی
حالا مامانی به موهات گل سر میزنم (البته تا از در بیرون نیومده درش می یاری) وبا هم با کالسکه خوشکلت میریم خرید
عاشقتم عزیز دلم