مسافرت
سلام به همه دوس جونای کوچولو خودم که خیلی دوسشون دارم ( از طرف پرنیا ) با یه عالمه بوس پرنیا جون هم خوبه وروز به روز داره خوردنی تر و شیرین تره میشه وقتی بابایی نازش می کنه یه لبخند ملیح میزنه و سرشو پایین میاره آخر این هفته قراره خانوم کوچولو ما با من و باباجونش بره مسافرت اونم یه شهر دور پیش بابابزرگ و مامان بزرگش که هر بار زنگ میزنن دلشون واسش پر می کشه کلی پشت تلفن نازش میدن وصد البته پرنیا هم با جیغاش وحرفاش (با زبون خودش) اونا رو خوشحال میکنه اما نکته جالب اینجاست که عمه پرنیا خانم هنوز این گل ما رو زیارت نکرده چه شود خیلی مشتاقه البته دلیل ندیدنش اینه که عمه پرنیا جون خودشم یه نی نی داره(خدا براش حفظ کنه) کلی همشون ذوق دار...
نویسنده :
مامان جون
15:52